یک مطلب و یک نظر
یک مطلبی در یک وبلاگ دیدم و جوابی در نظرات نوشتم
آن مطلب این بود:
*به نظرم این اراجیفی که توی این پیجهای روانشناسی مینویسند که باید اونقدر روی خودت کار کنی که تبدیل به یه نسخه خوب و عالی از خودت بشی و بعد خود کائنات یه آدم مناسب سرراهت قرار میده، چرت و پرتی بیش نیست..یعنی بیشتر برای اینه که سر ملت رو گرم کنند تا بیخیال اینهمه تنهایی پیوسته و تکراری توی روزها و شبهاشون بشند و اگر یارمناسبی کنارشون نیست ؛ تقصیر رو بندازند گردن خودشون که حتما اونقدر کافی و پرفکت نیستند که مورد مناسبی سرراهشون قرار بگیره!!!! اما من به چشم خویش آدمهایی دیده ام با درجه حسادت و خودخواهی بالا و بدون هیچ توجهی به ارزشهای انسانی به طور مداوم درحال قضاوت دیگران ؛ که به راحتی آدمهای خوب و حمایتگر و درست و حسابی را جذب کرده اند و بر خَر مراد چنان سوارند که کسی به گرد پایشان هم نمیرسد...
٭پاسخ :
.برخی از آدمهایی که درجه حسادت بالایی دارند و خودخواهند با آدمهای خوب و حمایتگر اطرافشان خیلی بهتر رفتار میکنند و برای همین با دایره ی مشخصی از آدمها ارتباط درست دارند ولی به ما آن روی خوششان نمیرسد.برای ما حسود و خودخواه و برای افرادی که مجبورند اطراف خود داشته باشند حتی حمایتگر میشوند!
در کل برای جذب آدمهای خوب باید یک خوبی از خودمان نشان دهیم .باید در حد آنها پرفکت باشیم تا جذبشان شویم باید دریک مسیر باشیم تا هم را ببینیم حتی اگر این خوب بودن به یک چهارچوب محدود از آدمها مثلا همکاران شغلی و یا بالادست ها برسد
گرچه از نظر من حقیقت این است که به همه عشق بی نهایت بورزیم نه به یک تعداد خاص برای منظور و هدف خاص!
از طرفی اگر انسان های حمایتگر اطرافشان آنها را لایق ندانند به زودی ترکشان میکنند و دلیلی به گذراندن وقتشان با آنها ندارند مگر اینکه ارزش خود را پایین بدانند و یا بنا بر سیاستی فعلا همراهشان شده باشند.


