همه چیز لحظه اکنون هست. همین الان بدون فکر کردن و داشتن توهم ذهنی گذشته آینده، چیزی که هست بودن شما در این لحظه است. گذشته ای وجود ندارد آینده ای وجود ندارد. خود بودن در این لحظه آیا مسئله ای دارد؟ آیا نگرانی دارد؟ ذات بودن و هوشیاری هستی در این لحظه. شما باید بدانید که ذات شما ذات بودن هستی در این لحظه است نه چیز دیگری.
هر اتفاق بدی که می افتد وشما به صورت پیش فرض از آن ناراحت می شوید این بار برای مشابه آن اتفاق ها راه حل ناظر بودن و حضور در لحظه را پیش بگیرید داشتن وضعیت هوشیارانه برای عملکرد صحیح در آن لحظه بدون غرق شدن احساسی در وضعیت بد پیش آمده.
بدون قضاوت کردن و با پذیرفتن آن رویداد در این لحظه وضعیت هوشیاری خود را حفظ کنید تا عملکرد بهتری را بتوانید داشته باشید.
هیچ بعدی وجود ندارد مرگ پایان هویت است پایان من است تنها ذات حقیقت است که وجود دارد و باقیست. برای شما تنها این لحظه وجود دارد که میتوانید به صورت ظاهرا مجزا در این جهان بی نهایت زندگی کنید. هویت ، دروغی است که با مرگ ازبین میرود. هوشیاری بی نهایت این جهان از چشمان شما دارد به خودش نگاه میکند .
هیچ بعدی وجود ندارد هیچ گذشته ای نیست کل ساختار جامعه و حکومت ها در حال تلقین وجود آینده و گذشته هستند . جدای از بازی توهمی جامعه ،مردم و حکومت ها ، به درون غاری بروید به یک جزیره دور بروید به یک روستای دور یا جنگل، به درون یک اتاق ساکت بروید به خارج از کره زمین بروید ، به دور از همه این بازی ها ، میبینید که حقیقت هستی فقط در هر لحظه در جریان است و شما در همین لحظه جریان دارید .دقیقا تصور کنید که در فضای خارج از کره زمین قرار دارید ، به دور از همه آشوب ها و اتفاقات و حرفها .
پس تنها همین لحظه را بدون نگرانی دیوووااانه وار زندگی کنید به دور از نگرانی به دور از ترس از هویتتان ، به دور از گذشته و آینده و حرف مردم و ایگوهای جامعه فقط در همین لحظه که وجود دارید دیوانه وار و با عشق و تمام وجود زندگی کنید.
زندگی کردن یعنی حضور در لحظه ی حال ، داشتن زندگی آزاد و لذت بردن از تمام لحظات زندگی .
حضور کامل با ناظر بودن و آرامش مطلق ، درون هر رویدادی از زندگی و رقم زدن اتفاقات مطلوب برای زندگی خود و دیگران در سطح فرکانسی عشق ، صلح درونی و روشن شدگی به حقیقت.
آیا دلیلی برای بودنتان در این لحظه وجود دارد؟
پاسختان شاید این باشد که به دلیل تپش قلبم الان زنده ام؟
ولی چه دلیلی برتپش قلبتان در این لحظه وجود دارد؟ چون در این لحظه بین دو احتمال تپش و ایستادن قلبتان ،در احتمال تپش قرار گرفته اید .چرا ؟
دلیل بودنتان در این لحظه چیست؟
هیچ دلیلی وجود ندارد .شما کسی نیستید بلکه شما ذات واحد و بی نهایت هستی هستید که به این صورت در آمده اید و در حال تجربه خودتان هستید .
این ذات بی نهایت این هوشیاری بی نهایت که به اشکال مختلف در حال تجربه خودش است در یک فیلد محدود به اسم منطق جامعه و علوم شناخته شده گرفتار نشده است.
برای دسترسی به این ذات بی نهایت باید از ایگو ها رها شوید و برای این کار باید ذهنتان ساکت شود .
برای ساکت کردن ذهن مدیتیشن را تمرین کنید و در همین لحظه به طور کامل حضور داشته باشید.
لذت بردن از چیزی نیاز به این دارد که در لحظه حال همه چیز را رها کنید و کل توجهتان را به طعم آن غذای مورد علاقه بدهید و آن را کاملا حس کنید و یا بتوانید قطره بارانی که شما را خیس کرده به خوبی حس کنید و بوی نم باران را تا ته ظرفیت ریه هایتان به درون بکشید و بگذارید مغزتان را پر کند طوری که شاید به عطسه بیفتید!
لذت بردن کاملا به توانایی تمرکزتان در لحظه حال و رها کردن افکار بر میگردد.
آیا میتوانید بالشتان را بغل کنید و آن را ببوسید؟ خیلی آسونه!
در حالت خود هیپنوتیزم تکرار کنید:
"من روز به روز بیشتر و بیشتر از زندگیم لذت میبرم."
وقتی که هوشیاری و آگاهیتون را افزایش بدید و در فرکاانس های بالا باشید که این امر با حضور در لحظه اتفاق می افتد،آن موقع افرادی که نمی خواهید و موقعیت هایی که نمی خواهید به گونه ای فیلتر و حذف می شوند که شاید حتی متوجه نشوید!
مثال:
*دزدی که میخواسته مثلا از شما دزدی کند ولی اتفاقی افتاده و نتوانسته .
*فردی که خیلی بد رانندگی می کند لایی می کشد و مست است ولی جلو تر از شماست و برای همین هیچ خللی در رانندگی شما ایجاد نمی کند
*فردی که قصد ناراحت کردن یا آسیب رساندن به شما را دارد ولی به هر دلیلی پیش شما نمی آید .
و...
و همچنین با حضور در لحظه و تنظیم فرکانستون روی بی نهایت جهان هستی رویداد ها و شانس های خیلی خوبی برایتان پیش می آیند .
وقتی حضور در لحظه تان افزایش یابد میبینید که شما فقط در همین لحظه هستید و بس در حقیقت کسی نیستید . در این لحظه شما بدون هیچ منی بدون هیچ ایگویی هستید بنابراین یک صفحه سفید می باشید که در هیچ واقعیتی گیر نیفتاده و برای همین میتوانید به راحتی بینهایت واقعیت موازی را در همین لحظه ببیند و آن واقعیتی که مطلوبتان هست را در همین لحظه حس کنید و آن واقعیت سریعا اتفاق می افتد.
در حقیقت مثل فریم های فیلم ، که در این لحظه شما تصمیم میگیرید بین بی نهایت فریم احتمالی کدام یک فریم این فیلم باشد و فریم های بعدی چه باشند .
تمرین حضور در لحظه : در خلسه قرار بگیرید و تکرار کنید "فقط همین لحظه حقیقت دارد حضور در لحظه ام بیشتر و بیشتر میشود."
شما فقط با حضور در همین لحظه میتوانید پی به خواب بودن این جهان ببرید و متوجه شوید که همه چیز خواب و رویاست.جهان فقط همین لحظه است شما هر لحظه از نو متولد میشوید این لحظه هیچ ربطی به لحظه قبل ندارد فقط همین لحظه حقیقت دارد .
حضور در لحظه خود را بیشتر و بیشتر کنید تا از تمام من های خود فاصله بگیرید .
شما هیچ کسی نیستید شما یک انرژی بی هویت در همین لحظه هستید و هویت یک چیز خیالی است که شما در ذهن خود دارید .