ازدواج اجباری نیست!

برخی روانشناس ها که وابسته به گروه خاصی هستند میگویند از آنجایی که هر آدمی باید وظیفه اش خودشناسی باشد و ازدواج در مسیر خودشناسیست پس هر انسانی وظیفه اش ازدواج است و میشود با استفاه از تکنیکهای روانشناسی در سریعترین شکل ممکن به پول و ازدواج رسید.
ولی اینجا یک مشکلی وجود دارد و آن این است که آیا خودشناسی اجباریست؟ اصل قسمت خودشناسی اختیار است. یعنی شما اصلا خودتان با هوشیاری خودتان بدون اینکه از جایی برنامه ریزی شده باشید به این نتیجه برسید که میخواهید خودشناسی کنید. اصل خودشناسی به این است که شما به یک خودی برسید که تصمیم به خودشناسی میگیرد .پس وظیفه نیست . تحمیل نیست گرچه ضرورت است ولی این باید تدریجا توسط خود فرد در مسیر زندگی حاصل شود. شما در مسیر زندگی به یک هوشیاری میرسید که تصمیم به ازدواج میگیرد ،شما ربات نیستید که ذهنتان را برنامه ریزی کنند و ظرف یک سال به پول و ازدواج برسید چون وظیفه است!
شما اگر بخواهید ناخودگاهتان را برنامه ریزی کنید هم باید بااختیار خودتان و کاملا آگاهانه این اتفاق بیفتد.

اگر بخواهیم خودشناسی را یک مسیر شخصی برای هر فردی در نظر بگیریم که طبیعتا این مسیر برای هر فردی متفاوت است پیچ وخم های منحصربه فرد خودش را برای هر فرد دارد وجهت متفاوت. برای این مسیر شخصی بیاییم و ایستگاههایی را در نظر بگیریم و ازدواج هم یک ایستگاه باشد شما نباید با عجله به سمت ایستگاه ازدواج بدوید چون وظیفه است. نه ! شما مسیر شخصی خودتان رادارید و هیچ کسی ازبیرون نمیتواند به شما بگوید که ازدواج کجاست و چه موقع به آن میرسید بلکه شما خودتان با آگاهی و خودشناسی که در طول مسیر شخصی خودتان طی میکنید و در این مسیر شاید راهنمایی هم( از افراد دارای صلاحیت و بدون وابسته به گروه خاصی) بگیرید ولی باز هم با اختیار این مسیر را طی میکنید و به ایستگاههای مختلفی میرسید که حتی خودتان آنها را تعیین کرده اید !

شما برای خودشناسی ابتدا باید چاکرای ریشه تان باز باشد چاکرای ناف و خورشیدی هم همینطور اساس وپایه خودشناسی به این است که شما در بن قضیه آزادی را حس کنید نه این که حس کنید برای کسی یاچیزی دارید کاری را انجام میدهید و به همین خاطر باید عجله کنید چون دیره ،وقت تمام میشود! نه عجله ای نیست با آزادی کامل و اختیار و با حفظ هوشیاری که مبنای اولیه خودشناسیست و تا انتهای مسیر هم وجود دارد به شناخت خود وخودشناسی بپردازید.

درهای خروج نامرئی(خارج شدن از شرایط نا مطلوب)

آپلود عکس

در زندگی برای خارج شدن از شرایط نا مطلوب درهای خروجی زیادی وجود دارد ،فقط باید آنها را ببینید!

در واقع احتمالات زیادی وجود دارد که یا در حال اتفاق افتادن هستند و شما آنها را نمیبینید و یا میتوانند رخ دهند اما رخ نداده اند .

شما با افزایش سطح هوشیاری خود و تغییر باورها و حس کردن شرایط مطلوب می توانید وارد این احتمالات شوید و جهت دهید و یا آنها را رقم بزنید.

رقابت بیهوده

فضای رقابتی سالم با فضای مریض گونه رقابتی متفاوت است.
در مدارس به ما یاد میدهند کسی که الان شعر بیشتری از حفظ است بالاتر است و دیگران خنگ تر و عقب تر از او هستند.
فرصت تمام شد برگه ها بالا و هر کس بلد نبوده تا ابد بلد نیست وهمه چیز تمام شد باید از این به بعد سرنوشتش را تیره و تار ببیند!
رقابت های بیمار گونه بیخود و بی فایده حتی سر این که چه کسی غلط گیر یا خودکار بهتری دارد؟
و از همین جا ساختارهای جامعه بر اساس همین ذهنیت شکل میگیرد .
و مردم برای هرچیزی در صف رقابت قرار میگیرند. این فضای ذهنی رقابتی ناسالم ، بر اساس کمبودها بنا نهاده شده . باورهایی که بر اساس کمبود در این جهان ساخته شده اند .اعتقاد دارند هرچیزی کم است و باید برای به دست آوردنش جنگید.

بازی

آپلود عکس

نترسید مسیر آگاهی خودتان را طی کنید این ها بازیست.

من هماهنگ می کنم تا یک سنگ به خانه شما بیندازم

شما هم هماهنگ می کنید که در جواب یک سنگ بیندازید .

هماهنگ می کنم تا یک دکان دار را بیاورم هماهنگ می کنم تا یک دلقک را بیاورم هماهنگ می کنم تا یک نقاب دار را بیاورم.

بازی آنها هیچ ربطی به زندگی شما ندارد اگر فکر می کنید که ربط دارد پس شما خواب هستید .

حفظ هوشیاری در هر رویدادی از زندگی

آپلود عکس

هر اتفاق بدی که می افتد وشما به صورت پیش فرض از آن ناراحت می شوید این بار برای مشابه آن اتفاق ها راه حل ناظر بودن و حضور در لحظه را پیش بگیرید داشتن وضعیت هوشیارانه برای عملکرد صحیح در آن لحظه بدون غرق شدن احساسی در وضعیت بد پیش آمده.

بدون قضاوت کردن و با پذیرفتن آن رویداد در این لحظه وضعیت هوشیاری خود را حفظ کنید تا عملکرد بهتری را بتوانید داشته باشید.